زمانیکه مفاهیم یونیزاسیون ترکیبات شیمیایی در محلولهای آبی روشن گردید، مفهوم اسید بطور قابل ملاحظهای تغییر پیدا کرد. مطابق تعریف آرنیوس ، اسید ماده ایست که در آب یونیزه میشود و یون +H3O که گاهی بصورت +H نیز نشان داده میشود، تولید میکند.
آرنیوس قدرت اسیدی را نیز بر همین اساس تفسیر کرد و گفت که اسید قوی ، در محلولهای آبی تقریبا، بطور کامل یونیزه میشود. در صورتیکه که میزان تفکیک اسید ضعیف کمتر است. توجه کنید که مفهوم آرنیوس بر یونهای آب استوار است. بر اساس تعریف آرنیوس میتوان نقش اکسیدهای اسیدی را نیز تفسیر کرد.
اکسیدهای بسیاری از غیرفلزات با آب واکنش داده و اسید تولید میکنند، در نتیجه این مواد را اکسیدهای اسیدی یا ایندرید اسید مینامند.
aq
مفهوم آرنیوس ، به علت تاکید آن بر آب و واکنشهای محلولهای آبی ، با محدودیت روبهروست.
مولکولهای این اسیدها و در محلولهای آبی رقیق کاملا یونیزه است. اسیدهای قوی متعارف عبارتند از: اسید کلریدریک ، یدیدریک ، نیتریک ، سولفوریک ، پرکلریک است.
یونیزاسیون این اسیدها در آب کامل نمیباشد و هرگز به 100% نمیرسد. مثال متعارف آنها ، اسید استیک ، اسید کربنیک ، اسیدفلوریدریک ، اسید نیترو و تا حدودی اسید فسفریک است.
یکی از اسیدهای معدنی قوی با فرمول H2SO4 ، مایعی روغنیشکل و بیرنگ است. یک متاع سودمند صنعتی است که از آن در حد وسیعی در پالایش نفت و در کارخانجات تولید کننده کودها ، رنگها ، رنگدانهها ، رنگینهها و مواد منفجره استفاده میشود.
یک اسید آلی بصورت مایعی تند و بی رنگ با فرمول CH3COOH ، که اساس ترشی سرکه نیز میباشد. قسمت اعظم اسیداستیک تولیدی دنیا ، مصرف واکنش با الکلها به منظور تولید استرهایی میگردد که از آنها بعنوان بهترین حلالها در رنگ و جلا استفاده میشود. همچنین در کارخانجات داروسازی، عمل آوردن لاستیک طبیعی و تهیه چرم مصنوعی و به عنوان حلال برای بسیاری از ترکیبات آلی از اسید استیک استفاده میشود.
یک اسید قوی معدنی با فرمول HNO3 میباشد که این اسید در کارخانجات تولید کودهای نیترات و فسفات آمونیوم ، مواد منفجره نیترو ، پلاستیکها ، رنگینهها و لاکها کاربر دارد.
این اسیدها با فرمول عمومی HSO3R که R میتواند متان یا بنزن و ... باشد، محلول در آب ، غیر فرار و جاذب الرطوبهاند و به عنوان عوامل امولسیون کننده ، مواد افزودنی و روغنهای روان کننده و به عنوان جلوگیری از خوردگی و زنگ زدگی استفاده میگردد.
یکی از اسیدهای معدنی قوی با فرمول HCl ، که مایعی بیرنگ یا اندکی زردرنگ ، بسیار خورنده و غیر آتشگیر است. این اسید در آب ، الکل ، بنزن حل میشود و در اسیدی کردن (فعال کردن) چاههای نفت ، پاک کردن رسوبات دیگهای بخار ، صنایع غذایی ، تمیز کردن فلزات و ... استفاده میشود در سال 1923، "لوییس" درباره رفتار اسید و باز تعریفی را بر حسب دادن زوج الکترون و پذیرفتن آن پیشنهاد کرد. تعریف لوییس به خاطر سادگی و کارآیی وسیعش شاید بیش از تمام تعاریف دیگر بخصوص در زمینه واکنشهای آلی موارد استفاده قرار گرفته باشد.
آنچه اکنون بیشترین توجه را به خود معطوف ساخته است، کوششهایی است که برای ارزیابی و ارتباط دادن صورت اسید و بازها صورت میگیرد. بسیاری از اینها در فاز گاز و تعداد بیشتری در حلالهای بیپروتون و ناقطبی اندازه گیری شدهاند، به این امید که در آنها ، اثرهای حلال به حداقل برسد.
چندین روش برای سنجش قدرت اسید و باز وجود دارد. متداول این است که میزان بر همکنش یک اسید و یک باز را با آنتالپی واکنش آنها برابر بگیرند. در برخی موارد این آنتالپی با گرماسنجی مستقیم اندازه گیری شده است، یعنی برای یک فرایند آدیاباتیک در فشار ثابت ، H∆ برابر q است. این آنتالپی واکنش از اندازه گیری ثابت تعادل واکنش اسید و باز در یک گستره دمایی بدست میآید. اگر lnK نسبت به T \ یک رسم شود، شیب آن برابر با H/R خواهد شد.
از این رو ، روشهای تجربی گوناگونی برای اندازهگیری ثابت تعادل توسط روشهای طیف نور سنجی ابداع گردیدهاند. هر جذبی که بین یکی از واکنش دهندگان (خواه اسید یا باز) و محصول افزایشی اسید- باز متفاوت باشد، یک منبع اطلاعاتی بالقوه برای مقدار ثابت تعادل است، زیرا غلظت دو گونه از سه گونه ای را که در تعادل دخالت دارند، بطور مستقیم و غلظت گونه سوم را بطور غیر مستقیم از اطلاعات مربوط به استوکیومتری واکنش بدست میدهد.
مثلا واکنش ترکیبات آلی کربونیلدار و ید را که بطور وسیع مطالعه شدهاند، در نظر بگیرید. فرکانس جذب زیر قرمز کربونیل در محصولات افزایشی نسبت به ترکیب کربونیل آزاد جابجا میشود.
روشهای دیگر اندازه گیری آنتالپی واکنشهای اسید- باز ، مستلزم اندازهگیری بعضی از خواص فیزیکی است که به قدرت برهکنش آن دو بستگی داشته باشد. عموما چنین روشهایی باید با یکی از اندازهگیریهای نوع قبل مقایسه و درجهبندی میشوند، ولی به محض انجام این امر ، اغلب میتوان این روشها را در مورد واکنشهایی که اندازهگیریهایشان با دیگر وسایل مشکل است، بسط داد.
یک نمونه از این کار ، مطالعه فنل به عنوان یک اسید لوییس است. فنل با بازهای لوییس بخصوص آنهایی که یک اتم دهنده با بار منفی بزرگ دارند، پیوند هیدروژنی قوی تشکیل میدهد. تشکیل پیوند از درون ، چگالی الکترون گروه O-H- فنل و نیز فرکانس کششی هیدروژن را در طیف زیر قرمز تغییر میدهد. همین که فرکانسهای یک دسته از محصولات افزایشی شناخته شده فنل- باز برای درجه بندی بکار برده شوند، تخمین مستقیم آنتالپی تشکیل محصولات افزایشی بازهایی که گروههای عاملی مشابه دارند، از روی طیف IR میسر میگردد.
"دراگو" و همکارانش ، چند راه را برای بیان آنتالپی واکنشها بر حسب پارامترهای سهیم اسیدها و بازها پیشنهاد کردهاند:
که در آنها ، H∆ آنتالپی تشکیل محصولات افزایشی اسید- باز لوییس است، CA و EA پارامترهای ویژه اسید و CB و EB پارامترهای ویژه بازند. پارامترهای E را بهعنوان استعداد گونهها برای برهمکنش الکتروستاتیکی (یونی یا دو قطبی- دو قطبی) تفسیر کردهاند و پارامترهای C استعداد آنها برای تشکیبل پیوند کووالانسی هستند.
از این معادله انتظار داریم، اسیدهایی که بطور الکتروستاتیکی خوب پیوند تشکیل میدهند (EA بزرگ دارند) ، پایدارترین محصولات افزایشی خود را با بازهایی بسازند که پیوند الکتروستاتیک تشکیل میدهند (چون در آن صورت ، حاصلضرب EAEB بزرگ خواهد بود). بر عکس ، اسیدهایی که بطور کووالانسی خوب پیوند تشکیل میدهند، معمولا پایدارترین محصولات افزایشی خود را با بازهایی بسازند که بطور کووالانسی خوب پیوند تشکیل میدهند.
کار این معادله در پیشبینی آنتالپی واکنش بسیاری از اسیدها و بازها رضایت بخش است و در واقع وقتی با اسیدها و بازهای خنثی سروکار داریم، این یک معادله برتر است